داستان ژاپن از ابتدای حرکتمون جذاب و جالب شروع شد ، همونطور که خودم می دونم من معمولا برای خروج از کشور یکم استرس دارم ، وارد فرودگاه که میشی شک میکنی نکنه پرواز کنسل بشه ، ممنوع الخروج باشی و شباهت اسمی داشته باشی و هزار موضوع الکی که متاسفانه در یکی از سفرهام پاسپورتم و گرفتن و بماند . . . 

در کل ما هم بعد از خروج از گیت سپاه با آرامش خاصی وارد هواپیما به سمت فرودگاه قطر شدیم ، خوشحال و با انگیزه بالا . کلا سفر اولش ادم یه حالیه.

وارد فرودگاه قطر شدیم:

 زمان معطلی هم اصلا نداشتیم ، تا رسیدیم ، رفتیم برای پرواز بعدی که کوالالامپور بود . یعنی تهران قطرمالزی توکیو .  می تونستیم پرواز مستقیم قطر به توکیو بگیرما ولی کمی گرون بود و برامونم خیلی فرقی نداشت ، ما که سن دار و بچه دار نبودیم که فرقی برامون داشته باشه ، گفتیم فرودگاه کولا رو هم یه تست میزنیم ، اخه اونجام خیلی معطلی نداشتیم 1 ساعت ماکسش بود

اقا برادر حدود 8 ساعت پرواز از دوحه به کوالا طول کشید تا اینکه 

رسیدیم فرودگاه کوالالامپور:

مالزیعی ها کلا یکم مذهبی هستن تو کشورهای اسیای شرقی مذهبی ترین مالزی یا مالایی ها هستند و متاسفانه خیلی تمیز نیستن ، با این اوصاف ادمهای بدی هم نیستن . نمازشونو می رفتن تو نماز خونه می خوندن و احترام به همه افراد هم میگذاشتن ، بگزریم … حدودا 9 شب وارد فرودگاه کوالا که شدیم بدو بدو رفتیم سمت پرواز بعدی به توکیو که یهو دیدیم نوشته پرواز کنسله !!؟ که متوجه شدیم پروازی که قرار بود برسه که باهاش بریم یه مشکلی براش پیش اومده و 6 صبح فردا  پرواز میکنه یعنی بیش از 9 ساعت تاخیر !!! 

رفتیم سمت هواپیمایی کوالا:

 که گفت اینطوریه و شرمنده اخلاقتون هیچ کاری نمیشه کرد گفتیم یه پرواز دیگه بین راهی چیزی و . . .  گفت هیچ راهی نداره . مام گفتیم خب چیکار کنیم که یهو دیدیم 1 وچر شام ، 1 وچر رفت و برگشت و یه وچر هتل برا امشب به همه دادن. خوشحال رفتیم غذا رایگانمونو خوردیم که یکی ازمزخرفترین غذاهای زندگیم بود و سوار ماشین شدیم و رفتیم هتل ، هتل 5 ستاره نزدیک فرودگاه بود . 

دیگه ساعتم 12 شب شده بود و سریع یه دوش گرفتیم و خوابیدیم و صبح شم سوار پرواز کوالا به توکیو شدیم و رفتیم مقصد نهایی. سفرنامه ژاپن احسان عابدینی